معنی فارسی equivocator
B2کسی که به طور مبهم صحبت میکند و از ارائه پاسخهای روشن و واضح اجتناب میکند.
A person who speaks ambiguously; someone who evades the truth.
- NOUN
example
معنی(example):
یک شخص مبهم معمولاً دیگران را در حدس زدن رها میکند.
مثال:
An equivocator often leaves others guessing.
معنی(example):
شخص مبهم نتوانست یک جواب قطعی ارائه دهد.
مثال:
The equivocator failed to provide a definitive answer.
معنی فارسی کلمه equivocator
:
کسی که به طور مبهم صحبت میکند و از ارائه پاسخهای روشن و واضح اجتناب میکند.