معنی فارسی eradiation
B1اقدام یا فرآیند اشعاع کردن.
The act or process of emitting or radiating, especially energy.
- NOUN
example
معنی(example):
اشعاع یکی از الزامات گرمای سیاره است.
مثال:
Eradiation is essential for the warming of the planet.
معنی(example):
اشعاع انرژی میتواند بر اقلیم تأثیر بگذارد.
مثال:
The eradiation of energy can affect the climate.
معنی فارسی کلمه eradiation
:
اقدام یا فرآیند اشعاع کردن.
