معنی فارسی eradicably
B1به صورت قابل ریشهکن؛ بهدست آوردن تأثیرگذاری و از بین بردن کامل.
In a manner that allows for complete elimination or removal.
- ADVERB
example
معنی(example):
مسئله قابل ریشهکنی است.
مثال:
The problem can be solved eradicably.
معنی(example):
این مسائل به طور قابل ریشهکن به عوامل اجتماعی مرتبط هستند.
مثال:
These issues are eradicably linked to social factors.
معنی فارسی کلمه eradicably
:
به صورت قابل ریشهکن؛ بهدست آوردن تأثیرگذاری و از بین بردن کامل.