معنی فارسی ergonomically
B2به طوری طراحی شده است که راحتی و کارایی را در استفاده به حداکثر برساند.
Designed in a way that maximizes comfort and efficiency in use.
- ADVERB
example
معنی(example):
این صندلی به صورت ارگونومیک طراحی شده است تا از کمرتان حمایت کند.
مثال:
The chair is designed ergonomically to support your back.
معنی(example):
کنترلهای قرار گرفته به صورت ارگونومیک تجربه کاربری را بهبود میبخشند.
مثال:
Ergonomically placed controls enhance user experience.
معنی فارسی کلمه ergonomically
:
به طوری طراحی شده است که راحتی و کارایی را در استفاده به حداکثر برساند.