معنی فارسی erosely

B1

به شیوه‌ای مرتبط با عشق یا تمایلات عاشقانه.

In a manner that evokes love or desire; sexually suggestive.

example
معنی(example):

او با نگاهی اروز به او نگاه کرد و جرقه‌ای بین آنها شعله‌ور شد.

مثال:

She looked at him erosely, igniting a spark between them.

معنی(example):

هنر به طرز اروز ارائه شد و حس بیننده را جذب کرد.

مثال:

The art was presented erosely, appealing to the viewer's senses.

معنی فارسی کلمه erosely

: معنی erosely به فارسی

به شیوه‌ای مرتبط با عشق یا تمایلات عاشقانه.