معنی فارسی erosible

B2

به مواد یا سطوحی اطلاق می‌شود که به راحتی توسط عوامل طبیعی مانند آب و باد تحت تأثیر فرسایش قرار می‌گیرند.

Able to be eroded easily by natural forces like water or wind.

example
معنی(example):

خاک در این منطقه به شدت قابل فرسایش است.

مثال:

The soil in this area is highly erosible.

معنی(example):

سطوح قابل فرسایش می‌توانند منجر به مشکلات زیست‌محیطی شوند.

مثال:

Erosible surfaces can lead to environmental issues.

معنی فارسی کلمه erosible

: معنی erosible به فارسی

به مواد یا سطوحی اطلاق می‌شود که به راحتی توسط عوامل طبیعی مانند آب و باد تحت تأثیر فرسایش قرار می‌گیرند.