معنی فارسی erugatory

B2

مرتبط با اصلاح یا تصحیح، به ویژه در شرایطی که می‌تواند ملال‌آور باشد.

Pertaining to correction or improvement that may seem tedious.

example
معنی(example):

برخی تلاش‌های اصلاحی را خسته‌کننده و غیرضروری دانستند.

مثال:

Some found the erugatory efforts tedious and unnecessary.

معنی(example):

این کار به خاطر طبیعت تکراری‌اش به عنوان اصلاحی طبقه‌بندی شد.

مثال:

The task was classified as erugatory due to its repetitive nature.

معنی فارسی کلمه erugatory

: معنی erugatory به فارسی

مرتبط با اصلاح یا تصحیح، به ویژه در شرایطی که می‌تواند ملال‌آور باشد.