معنی فارسی eruginous

B2

چیزی که به رنگ سبز مایل به آبی یا زنگ‌زده اشاره دارد، معمولاً مربوط به مس.

Having a green or bluish patina, especially due to oxidation of copper.

example
معنی(example):

سطح زنگ‌زده مجسمه نشان‌دهنده سن آن بود.

مثال:

The eruginous surface of the statue indicated its age.

معنی(example):

او به پاتین زنگ‌زده روی شیء مسی تحسین کرد.

مثال:

He admired the eruginous patina on the copper artifact.

معنی فارسی کلمه eruginous

: معنی eruginous به فارسی

چیزی که به رنگ سبز مایل به آبی یا زنگ‌زده اشاره دارد، معمولاً مربوط به مس.