معنی فارسی esau
B2عیسو، شخصیت کتاب مقدس که حق اولویت خود را برای خوراکی فروخت.
Esau, a biblical character who sold his birthright for food.
- NOUN
example
معنی(example):
عیسو حق اولویت خود را برای یک کاسه خورش معامله کرد.
مثال:
Esau traded his birthright for a bowl of stew.
معنی(example):
داستان عیسو به ما درباره اهمیت اتخاذ تصمیمات عاقلانه میآموزد.
مثال:
The story of Esau teaches us about the importance of making wise decisions.
معنی فارسی کلمه esau
:
عیسو، شخصیت کتاب مقدس که حق اولویت خود را برای خوراکی فروخت.