معنی فارسی esbay
B1اسبی، منطقهای با فرهنگ و سنتهای خاص.
Esbay, a region known for its unique culture and traditions.
- NOUN
example
معنی(example):
اسبی معروف به فرهنگ پررنگش بود.
مثال:
The esbay was known for its vibrant culture.
معنی(example):
بسیاری از گردشگران برای تجربه سنتهای محلی به اسبی میروند.
مثال:
Many tourists visit the esbay to experience local traditions.
معنی فارسی کلمه esbay
:
اسبی، منطقهای با فرهنگ و سنتهای خاص.