معنی فارسی escapisms
B1نوعی فرار از واقعیت، به ویژه به روشهای تفریحی و سرگرمکننده.
Activities or thoughts that provide a diversion from reality.
- NOUN
example
معنی(example):
خواندن رمانها یکی از تفریحات مورد علاقه اوست.
مثال:
Reading novels is one of her favorite escapisms.
معنی(example):
بسیاری از افراد برای کاهش استرس به تفریحات مختلفی میپردازند.
مثال:
Many people indulge in various escapisms to relieve stress.
معنی فارسی کلمه escapisms
:
نوعی فرار از واقعیت، به ویژه به روشهای تفریحی و سرگرمکننده.