معنی فارسی esclandre

B2

اسکلندره، جنجال یا رسوایی که در جامعه یا جماعتی ایجاد می‌شود.

A scandal or uproar arising from a controversial event.

example
معنی(example):

این رسوایی یک جنجال در شهر به وجود آورد.

مثال:

The scandal created an esclandre in the town.

معنی(example):

مردم هفته‌ها در مورد این جنجال صحبت می‌کردند.

مثال:

People were talking about the esclandre for weeks.

معنی فارسی کلمه esclandre

: معنی esclandre به فارسی

اسکلندره، جنجال یا رسوایی که در جامعه یا جماعتی ایجاد می‌شود.