معنی فارسی eskar
B1یک نوع شکاف یا لایه در زمین که ممکن است نشانههایی از زمینشناسی را در بر داشته باشد.
A geological feature often characterized by distinct layers or fissures, indicating historical geological processes.
- NOUN
example
معنی(example):
اسکار پوشیده از خزه بود و به نظر باستانی میرسید.
مثال:
The eskar was covered in moss and looked ancient.
معنی(example):
کاوش در اسکار فسیلهایی را که در لایههایش مدفون بودند، آشکار کرد.
مثال:
Exploring the eskar revealed fossils embedded in its layers.
معنی فارسی کلمه eskar
:
یک نوع شکاف یا لایه در زمین که ممکن است نشانههایی از زمینشناسی را در بر داشته باشد.