معنی فارسی eskimauan
B1فرهنگ و آداب و رسوم مردم اسکیماو، که به محیط زندگی و تاریخ آنها مرتبط است.
The culture and customs of the Eskimo people, related to their environment and history.
- NOUN
example
معنی(example):
فرهنگ اسکیماوان دارای سنتهای داستانگویی غنی است.
مثال:
The eskimauan culture has rich storytelling traditions.
معنی(example):
تحقیق در مورد آداب اسکیماوان بینشهایی در مورد سبک زندگی آنها فراهم میکند.
مثال:
Researching eskimauan customs provides insight into their lifestyle.
معنی فارسی کلمه eskimauan
:
فرهنگ و آداب و رسوم مردم اسکیماو، که به محیط زندگی و تاریخ آنها مرتبط است.