معنی فارسی eskimoized
B1به سبک یا شیوه اسکیمو درآمده، به تأثیرات و تغییرات ناشی از فرهنگ اسکیمو اشاره دارد.
Adapted or influenced by the Eskimo cultural practices.
- VERB
example
معنی(example):
شیوه زندگی در طول نسلها به سبک اسکیمو در آمده است.
مثال:
The way of life has been eskimoized over generations.
معنی(example):
سنتها به سبک اسکیمو تغییر شکل یافتهاند تا با زمانهای مدرن سازگار شوند.
مثال:
The traditions have been eskimoized to adapt to modern times.
معنی فارسی کلمه eskimoized
:
به سبک یا شیوه اسکیمو درآمده، به تأثیرات و تغییرات ناشی از فرهنگ اسکیمو اشاره دارد.