معنی فارسی esmeralda

B1

نوعی سنگ قیمتی سبز که به عنوان نماد ثروت و زیبایی شناخته می‌شود.

A green precious gemstone that symbolizes wealth and beauty.

example
معنی(example):

او یک گردنبند ائزمرالد کبود که درخشان بود پوشید.

مثال:

She wore an esmeralda necklace that sparkled.

معنی(example):

ائزمرالد به عنوان یک سنگ قیمتی شناخته می‌شود.

مثال:

The esmeralda is known as a precious gemstone.

معنی فارسی کلمه esmeralda

: معنی esmeralda به فارسی

نوعی سنگ قیمتی سبز که به عنوان نماد ثروت و زیبایی شناخته می‌شود.