معنی فارسی esterifies
B1عملی که در آن یک ماده الکل را استرئفیک میکند و به استر تبدیل مینماید.
To convert into an ester, especially by combining with an acid.
- VERB
example
معنی(example):
آنزیم مولکولها را استرئفیک میکند تا تعامل آنها تسهیل شود.
مثال:
The enzyme esterifies the molecules to facilitate their interaction.
معنی(example):
در واکنش، اسید در عرض چند دقیقه الکل را استرئفیک میکند.
مثال:
In the reaction, the acid esterifies alcohol within minutes.
معنی فارسی کلمه esterifies
:
عملی که در آن یک ماده الکل را استرئفیک میکند و به استر تبدیل مینماید.