معنی فارسی estuaries
B1مصب، منطقه‌ای که رودخانه با دریا ملاقات می‌کند و آب شیرین و شور در آن مخلوط می‌شود.
Coastal areas where freshwater from rivers meets and mixes with saltwater from the sea.
- noun
noun
معنی(noun):
Coastal water body where ocean tides and river water merge, resulting in a brackish water zone.
معنی(noun):
An ocean inlet also fed by fresh river water.
example
معنی(example):
مصب‌ها زیستگاه‌های مهمی برای بسیاری از گونه‌های ماهی هستند.
مثال:
Estuaries are important habitats for many fish species.
معنی(example):
مصب‌ها به فیلتر کردن آلودگی‌ها قبل از رسیدن به دریا کمک می‌کنند.
مثال:
The estuaries help filter pollutants before they reach the open sea.
معنی فارسی کلمه estuaries
:
مصب، منطقه‌ای که رودخانه با دریا ملاقات می‌کند و آب شیرین و شور در آن مخلوط می‌شود.
