معنی فارسی ethicoreligious

B1

نظریه‌هایی که به تلاقی اخلاق و دین می‌پردازد.

Relating to the ethical dimensions of religious beliefs.

example
معنی(example):

ارزش‌های اخلاقی-مذهبی بر رفتار جامعه تأثیر می‌گذارند.

مثال:

Ethicoreligious values influence community behavior.

معنی(example):

بعد اخلاقی-مذهبی در مطالعات فرهنگی اهمیت دارد.

مثال:

The ethicoreligious dimension is significant in cultural studies.

معنی فارسی کلمه ethicoreligious

: معنی ethicoreligious به فارسی

نظریه‌هایی که به تلاقی اخلاق و دین می‌پردازد.