معنی فارسی ethicosocial
B1جنبههای اخلاقی و اجتماعی همدیگر را تحت تأثیر قرار میدهند.
Pertaining to the ethical and social dimensions of life.
- OTHER
example
معنی(example):
نُرمهای اخلاقی-اجتماعی راهنمای تعاملات ما با دیگران هستند.
مثال:
Ethicosocial norms guide our interactions with others.
معنی(example):
در مردمنگاری، عوامل اخلاقی-اجتماعی به دقت مورد بررسی قرار میگیرند.
مثال:
In ethnography, ethicocial factors are critically examined.
معنی فارسی کلمه ethicosocial
:
جنبههای اخلاقی و اجتماعی همدیگر را تحت تأثیر قرار میدهند.