معنی فارسی ethmonasal

B1

این واژه به بخشی از ساختار آناتومیکی بینی اشاره دارد.

Refers to an anatomical aspect related to the nasal structure.

example
معنی(example):

پروسه اتمونازال قسمتی از ساختار بینی است.

مثال:

The ethmonasal process is part of the nasal structure.

معنی(example):

آسیب به ناحیه اتمونازال می‌تواند منجر به مشکلات تنفسی شود.

مثال:

Injuries to the ethmonasal area can lead to breathing difficulties.

معنی فارسی کلمه ethmonasal

: معنی ethmonasal به فارسی

این واژه به بخشی از ساختار آناتومیکی بینی اشاره دارد.