معنی فارسی ethnodicy

B1

بررسی مسائلی مربوط به عدالت و دین در بافت‌های فرهنگی مختلف.

The study of the justification of evil and suffering in different cultures and religions.

example
معنی(example):

انسان‌شناسی دینی ارتباط بین فرهنگ و عدالت را بررسی می‌کند.

مثال:

Ethnodicy explores the relationship between culture and justice.

معنی(example):

تحقیقات او در زمینه انسان‌شناسی دینی نشان داد که فرهنگ‌ها چگونه عدالت را درک می‌کنند.

مثال:

Her ethnodicy research showed how cultures perceive fairness.

معنی فارسی کلمه ethnodicy

: معنی ethnodicy به فارسی

بررسی مسائلی مربوط به عدالت و دین در بافت‌های فرهنگی مختلف.