معنی فارسی ethnomaniac
B1شخصی که بهطور مفرط به فرهنگها و سنتها علاقه دارد و در این زمینه کنجکاوی میکند.
A person who has an excessive passion for the study of cultures.
- NOUN
example
معنی(example):
یک انسانمجنون کسی است که به مطالعه فرهنگهای مختلف وسواس دارد.
مثال:
An ethnomaniac is someone obsessed with the study of various cultures.
معنی(example):
انسانمجنون اشیاء باستانی از سرتاسر جهان جمعآوری کرد.
مثال:
The ethnomaniac collected artifacts from around the world.
معنی فارسی کلمه ethnomaniac
:
شخصی که بهطور مفرط به فرهنگها و سنتها علاقه دارد و در این زمینه کنجکاوی میکند.