معنی فارسی etypical
B2دارای ویژگیهای خاص و معمولی که به یک گروه یا دسته تعلق دارد.
Characteristic of a particular type or class; typical.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار اتیپیک او در کلاس اغلب همکلاسیهایش را شگفتزده میکرد.
مثال:
Her etypical behavior in class often surprised her peers.
معنی(example):
پاسخهای اتیپیک میتوانند به شناسایی روندها در دادهها کمک کنند.
مثال:
Etypical responses can help identify trends in data.
معنی فارسی کلمه etypical
:
دارای ویژگیهای خاص و معمولی که به یک گروه یا دسته تعلق دارد.