معنی فارسی etypically
B1بهصورت معمول و در شرایط مشابه، ویژگیهایی که عموماً انتظار میرود.
In a manner that is typical; generally.
- ADVERB
example
معنی(example):
به طور اتیپیک، نتایج یک الگوی واضح را نشان میدهند.
مثال:
Etypically, the results show a clear pattern.
معنی(example):
در این زمینه، اتیپیک معمولاً به معنی مقبولیت عمومی است.
مثال:
In this context, etypically means generally accepted.
معنی فارسی کلمه etypically
:
بهصورت معمول و در شرایط مشابه، ویژگیهایی که عموماً انتظار میرود.