معنی فارسی eucharistically
B2به طور مرتبط با آیین عشای ربانی یا مراسم مقدس.
In a manner that pertains to the Eucharist, typically in a communal or ceremonial context.
- ADVERB
example
معنی(example):
جامعه به طور اچاریستیک جمع شدند تا یک وعده غذایی را به اشتراک بگذارند.
مثال:
The community gathered eucharistically to share a meal.
معنی(example):
آنها به طور اچاریستیک جشن گرفتند و وحدت خود را منعکس کردند.
مثال:
They celebrated eucharistically, reflecting their unity.
معنی فارسی کلمه eucharistically
:
به طور مرتبط با آیین عشای ربانی یا مراسم مقدس.