معنی فارسی euphemistically

B2

به شکلی غیرمستقیم و ملایم اشاره کردن به موضوعات ناخوشایند.

In a manner that uses mild or indirect expressions for unpleasant things.

adverb
معنی(adverb):

In a euphemistic manner.

example
معنی(example):

او به‌طور غیرمستقیم از از دست دادن شغلش به عنوان یک 'تغییر شغلی' یاد کرد.

مثال:

She euphemistically referred to her job loss as a 'career shift'.

معنی(example):

او در مورد اخراج‌ها به‌طور غیرمستقیم صحبت کرد تا تأثیر آن بر روی کارکنان را کاهش دهد.

مثال:

He spoke euphemistically about the layoffs to soften the impact on the employees.

معنی فارسی کلمه euphemistically

: معنی euphemistically به فارسی

به شکلی غیرمستقیم و ملایم اشاره کردن به موضوعات ناخوشایند.