معنی فارسی evenfalls

B1

زمانی از روز که تاریکی شب به آرامی شروع به فرا رسیدن می‌کند.

The time of day when twilight descends and night begins to fall smoothly.

example
معنی(example):

وقتی شامگاه می‌شود، آسمان به رنگی زیبا تغییر می‌کند.

مثال:

As evening falls, the sky turns a beautiful shade of blue.

معنی(example):

شامگاه‌ها به شهر شلوغ احساس آرامش می‌آورند.

مثال:

Evenfalls bring a sense of calm to the bustling city.

معنی فارسی کلمه evenfalls

: معنی evenfalls به فارسی

زمانی از روز که تاریکی شب به آرامی شروع به فرا رسیدن می‌کند.