معنی فارسی eventlessly

B1

به طور بدون رویداد، به معنای گذراندن زمان بدون هیچ خبر یا فعالیت خاصی.

In a manner that involves no notable events.

example
معنی(example):

او بدون رویداد سال‌ها زندگی کرد و از آرامش لذت برد.

مثال:

She lived eventlessly for many years, enjoying the calm.

معنی(example):

روز به طور بدون رویداد گذشت در حالی که کنار استخر استراحت می‌کردند.

مثال:

The day passed eventlessly as they relaxed by the pool.

معنی فارسی کلمه eventlessly

: معنی eventlessly به فارسی

به طور بدون رویداد، به معنای گذراندن زمان بدون هیچ خبر یا فعالیت خاصی.