معنی فارسی everliving
B2همیشه زنده، اشاره به موجودی که هرگز نمیمیرد.
Having eternal life; never dying.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مفهوم یک روح جاودانه در بسیاری از فرهنگها یافت میشود.
مثال:
The concept of an everliving spirit is found in many cultures.
معنی(example):
آنها به یک منبع جاودان دانش اعتقاد دارند.
مثال:
They believe in an everliving source of wisdom.
معنی فارسی کلمه everliving
:
همیشه زنده، اشاره به موجودی که هرگز نمیمیرد.