معنی فارسی eviternity
C1ابدی‌گی در زمان، نظریه‌ای در فلسفه درباره وجود در خارج از زمان.
The notion of existing eternally outside the constraints of time.
- noun
noun
معنی(noun):
Eternal existence
example
معنی(example):
فیلسوفان اغلب در مطالعات خود درباره مفهوم ابدیتی بحث می‌کنند.
مثال:
Philosophers often discuss the concept of eviternity in their studies.
معنی(example):
ابدیness به مفهوم وجود در خارج از زمان اشاره دارد.
مثال:
Eviternity suggests a notion of existing outside of time.
معنی فارسی کلمه eviternity
:
ابدی‌گی در زمان، نظریه‌ای در فلسفه درباره وجود در خارج از زمان.
