معنی فارسی ex-service
B1سابقه خدمت نظامی داشته و اکنون در خدمت نیست.
Someone who has previously served in the military.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او یک سرباز بازنشسته است که اکنون به عنوان معلم کار میکند.
مثال:
He is an ex-service soldier who now works as a teacher.
معنی(example):
بسیاری از پرسنل بازنشسته در سازگاری با زندگی غیرنظامی مشکل دارند.
مثال:
Many ex-service personnel struggle to adapt to civilian life.
معنی فارسی کلمه ex-service
:
سابقه خدمت نظامی داشته و اکنون در خدمت نیست.