معنی فارسی ex-serviceman

B1

مردی که قبلاً در خدمت نظام بوده و اکنون در خدمت نیست.

A man who has previously served in the military.

noun
معنی(noun):

A man who used to be in the armed forces

example
معنی(example):

یک سرباز بازنشسته تجربیات خود را در طول جنگ به اشتراک گذاشت.

مثال:

An ex-serviceman shared his experiences during the war.

معنی(example):

دایی من یک سرباز بازنشسته است و داستان‌های جالبی تعریف می‌کند.

مثال:

My uncle is an ex-serviceman and tells fascinating stories.

معنی فارسی کلمه ex-serviceman

: معنی ex-serviceman به فارسی

مردی که قبلاً در خدمت نظام بوده و اکنون در خدمت نیست.