معنی فارسی exasperatingly
B2به طرز ناامید کننده، موجب خشم و ناامیدی.
In a manner that causes annoyance or frustration.
- ADVERB
example
معنی(example):
تکالیف برای دانشآموزان به طرز ناامیدکنندهای دشوار بود.
مثال:
The homework was exasperatingly difficult for the students.
معنی(example):
او به سوالات بیپایان، به طرز ناامیدکنندهای لبخند زد.
مثال:
She smiled exasperatingly at the endless questions.
معنی فارسی کلمه exasperatingly
:
به طرز ناامید کننده، موجب خشم و ناامیدی.