معنی فارسی excepter
C1استثنایی، کسی که میتواند استثنائاتی در قوانین یا مقررات اعمال کند.
A person who makes exceptions to a rule or agreement.
- NOUN
example
معنی(example):
استثنایی حق داشت که برای قوانین استثناهایی قائل شود.
مثال:
The excepter had the authority to make exceptions to the rules.
معنی(example):
آنها یک استثنایی را برای رسیدگی به موارد خاص منصوب کردند.
مثال:
They appointed an excepter to handle special cases.
معنی فارسی کلمه excepter
:
استثنایی، کسی که میتواند استثنائاتی در قوانین یا مقررات اعمال کند.