معنی فارسی exceptant
B2استثنایی، شخص یا موردی که از قاعده یا قانون مستثنی است.
One that is excluded from a general rule.
- NOUN
example
معنی(example):
او در قانونی که در غیر این صورت سختگیرانه بود، استثنایی بود.
مثال:
He was the exceptant in the otherwise strict rule.
معنی(example):
به عنوان استثنایی، او رفتار ویژهای دریافت کرد.
مثال:
As the exceptant, she received special treatment.
معنی فارسی کلمه exceptant
:
استثنایی، شخص یا موردی که از قاعده یا قانون مستثنی است.