معنی فارسی excentricity
B2خودخواهي، حالت یا رفتار غیرعادی و منحصر به فرد که از عرف معمول جدا است.
The quality of being unconventional or unusual in behavior or appearance.
- NOUN
example
معنی(example):
خودخواهي او او را در جمع متمایز میکند.
مثال:
His excentricity makes him stand out in a crowd.
معنی(example):
خودخواهي او باعث میشود لباسهای غیرمعمول بپوشد.
مثال:
Her excentricity leads her to wear unusual clothing.
معنی فارسی کلمه excentricity
:
خودخواهي، حالت یا رفتار غیرعادی و منحصر به فرد که از عرف معمول جدا است.