معنی فارسی exceptionless
B1بدون استثناء، به طور کامل و بدون هیچ بهانهای.
Without exceptions; completely inclusive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او پروژه را بدون هیچ استثنایی با وجود چالشها به پایان رساند.
مثال:
He completed the project exceptionless despite the challenges.
معنی(example):
قوانین در این بازی بدون استثنا هستند.
مثال:
The rules are exceptionless in this game.
معنی فارسی کلمه exceptionless
:
بدون استثناء، به طور کامل و بدون هیچ بهانهای.