معنی فارسی exceptiousness

B1

ویژگی داشتن استثنائات یا شواهد خاص در استدلال.

The quality of being exceptional or making exceptions.

example
معنی(example):

استثنایی بودن استدلال او مشخص بود.

مثال:

The exceptiousness of her reasoning was evident.

معنی(example):

او به انتقاد از استثنایی بودن استدلال‌های او پرداخت.

مثال:

He critiqued the exceptiousness in her arguments.

معنی فارسی کلمه exceptiousness

: معنی exceptiousness به فارسی

ویژگی داشتن استثنائات یا شواهد خاص در استدلال.