معنی فارسی exceptive
B1استثنایی، به معنای تعریف کردن شرایط خاص.
Serving to make an exception; not inclusive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بند استثنایی شرایط را روشن کرد.
مثال:
The exceptive clause clarified the conditions.
معنی(example):
او یک بیانیه استثنایی برای توضیح دیدگاهش ارائه داد.
مثال:
He provided an exceptive statement to explain his viewpoint.
معنی فارسی کلمه exceptive
:
استثنایی، به معنای تعریف کردن شرایط خاص.