معنی فارسی exceptiveness

B1

ویژگی استثنایی، ایجاد محدودیت یا شرایط خاص.

The quality of being exceptional or making exceptions.

example
معنی(example):

استثنایی بودن این سیاست سؤالاتی را به وجود آورد.

مثال:

The exceptiveness of the policy raised questions.

معنی(example):

او برای استثنایی بودن در شرایط خاص استدلال کرد.

مثال:

He argued for the exceptiveness in certain situations.

معنی فارسی کلمه exceptiveness

: معنی exceptiveness به فارسی

ویژگی استثنایی، ایجاد محدودیت یا شرایط خاص.