معنی فارسی excitive
B2تحریک کننده، عاملی که موجب برانگیختن یا افزایش فعالیت میشود.
Pertaining to or causing excitement; stimulating or energizing.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نیروهای تحریک کننده در بازی بازیکنان را هوشیار نگه میداشت.
مثال:
The excitive forces in the game kept the players on their toes.
معنی(example):
تکنیکهای تحریک کننده در درمان میتوانند به اکتشافات جدید منجر شوند.
مثال:
Excitive techniques in therapy can lead to breakthroughs.
معنی فارسی کلمه excitive
:
تحریک کننده، عاملی که موجب برانگیختن یا افزایش فعالیت میشود.