معنی فارسی excrementally
B1به طور مربوط به مواد زائد یا زبالهها، معمولا در زمینههای علمی.
In a manner relating to waste or refuse.
- ADVERB
example
معنی(example):
نتایج به لحاظ اگزکرمنتال برای یافتههای تحقیق اهمیت داشت.
مثال:
The results were excrementally important for the research findings.
معنی(example):
آنها دادهها را به شکل اگزکرمنتال ارزیابی کردند تا پیامدهای آن را درک کنند.
مثال:
They assessed the data excrementally to understand its implications.
معنی فارسی کلمه excrementally
:
به طور مربوط به مواد زائد یا زبالهها، معمولا در زمینههای علمی.