معنی فارسی excrescency

B2

رشد اضافی و غیرطبیعی که به صورت برآمدگی یا ساختاری روی سطح یک ماده یا موجود زنده دیده می‌شود.

An abnormal outgrowth or projection, especially on a biological specimen.

example
معنی(example):

برجستگی روی تنه درخت نشانه‌ای از فساد بود.

مثال:

The excrescency on the tree trunk was a sign of decay.

معنی(example):

در زیست‌شناسی، excrescency به رشدهای غیرطبیعی روی موجودات اشاره دارد.

مثال:

In biology, excrescency refers to abnormal growths on organisms.

معنی فارسی کلمه excrescency

: معنی excrescency به فارسی

رشد اضافی و غیرطبیعی که به صورت برآمدگی یا ساختاری روی سطح یک ماده یا موجود زنده دیده می‌شود.