معنی فارسی excrements

B1

مدفوع‌ها، به طور معمول برای حیوانات به کار می‌رود.

Waste matter discharged from the bowels; feces

example
معنی(example):

سگ مدفوع خود را روی چمن گذاشت.

مثال:

The dog left its excrements on the lawn.

معنی(example):

تمیز کردن مدفوع‌ها جزئی از داشتن حیوان خانگی است.

مثال:

Cleaning up excrements is part of pet ownership.

معنی فارسی کلمه excrements

: معنی excrements به فارسی

مدفوع‌ها، به طور معمول برای حیوانات به کار می‌رود.