معنی فارسی excresence
B2برجستگی یا رشد غیرطبیعی که ممکن است نشانهای از مشکل باشد.
An abnormal growth or outgrowth, especially on a living organism.
- NOUN
example
معنی(example):
برجستگی روی پوست حیوان توسط دامپزشک بررسی شد.
مثال:
The excresence on the animal's skin was examined by the vet.
معنی(example):
یک excresence میتواند غالباً نشانهای از نگرانیهای سلامتی در انسانها باشد.
مثال:
An excresence can often signal a health concern in humans.
معنی فارسی کلمه excresence
:
برجستگی یا رشد غیرطبیعی که ممکن است نشانهای از مشکل باشد.