معنی فارسی excursory

C1

به گونه‌ای که شامل جزئیات و اطلاعات مربوط به موضوع باشد.

Pertaining to or characterized by excursion or detailed explanation.

example
معنی(example):

نظرات تفصیلی او به بحث عمق بیشتری افزود.

مثال:

His excursory remarks added depth to the discussion.

معنی(example):

طبیعت تفصیلی سخنرانی او، مخاطبان را مجذوب کرد.

مثال:

The excursory nature of her speech captivated the audience.

معنی فارسی کلمه excursory

: معنی excursory به فارسی

به گونه‌ای که شامل جزئیات و اطلاعات مربوط به موضوع باشد.