معنی فارسی excurvated

B1

انحنادار، به حالتی اشاره دارد که سطوح یا اشیاء به سمت خارج خمیده شده‌اند.

Having a curve that bulges outward.

example
معنی(example):

سطح انحنادار صدف به بهبود هیدرودینامیک کمک می‌کند.

مثال:

The excurvated surface of the shell allows for better hydrodynamics.

معنی(example):

هنرمند یک اثر انحنادار خلق کرد که مخاطبان را مجذوب کرد.

مثال:

The artist created an excurvated piece that captivated the audience.

معنی فارسی کلمه excurvated

: معنی excurvated به فارسی

انحنادار، به حالتی اشاره دارد که سطوح یا اشیاء به سمت خارج خمیده شده‌اند.