معنی فارسی excusator
B1شخصی که به عذر و توجیه کارهای دیگران میپردازد.
One who excuses or provides justification for actions.
- NOUN
example
معنی(example):
عذرخواهنده در بحث دیدگاه خود را دفاع کرد.
مثال:
The excusator defended his point of view at the debate.
معنی(example):
به عنوان یک عذرخواهنده، او همیشه راهی برای توجیه رفتارهایش پیدا میکند.
مثال:
As an excusator, he always finds a way to justify his actions.
معنی فارسی کلمه excusator
:
شخصی که به عذر و توجیه کارهای دیگران میپردازد.