معنی فارسی excussing

B1

فرآیند عذرخواهی یا بخشیدن، استفاده به شکل حال است.

The act of excusing; to make excuses.

example
معنی(example):

او در حال عذرخواهی برای دیر رسیدن است.

مثال:

She is excussing her late arrival.

معنی(example):

با عذرخواهی از خودش، او به سرعت اتاق را ترک کرد.

مثال:

Excussing himself, he quickly left the room.

معنی فارسی کلمه excussing

: معنی excussing به فارسی

فرآیند عذرخواهی یا بخشیدن، استفاده به شکل حال است.